روزنوشته های علیرضا داداشی



در شماره ی 57 ماهنامه ی «بازاریاب بازارساز»، که اسفندماه 97 به چاپ رسیده، مقاله ای کوتاه داشته ام که مانند مقالات قبلی  من در این ماهنامه، آموزش نکته ای از نکات ضروری برای فروشندگان و بازاریابان است که در روند روتین فعالیت ها گاه  به فراموشی سپرده شده است.

 

جهت دریافت فایل هر یک از دو مجله ی  «توسعه ی مهندسی بازار» و  «بازاریاب بازارساز»، وارد کانال تلگرامی گروه TMBA بشوید و از آنجا با کمک ربات تلگرامی، مجلات را به رایگان دانلود و مطالعه کنید و بهره ببرید.

 

ادامه مطلب

در پست قبلی، در مورد بی توجهی بعضی ها به جایگاه « مهارتها» در موفقیت افراد موفق نوشته بودم.

در پایانش به این نتیجه رسیدم که درباره ی «مستندسازی» هم بنویسم با این نیت که شاید کمک کند خلاء مهارت در سازمان بر طرف شود.

 

ادامه مطلب

چند سال پیش از این، مقاله ای در خصوص فساد اداری در کشور نوشته بودم و  با این پرسش شروع کرده بودم که چرا با وجود داشتن 5 نهاد نظارتی در سطوح عالی کشور، باز هم از فساد در امان نیستیم؟

آخرش هم چندین راه حل اساسی و عملیاتی برای مقابله ی اثربخش با فساد  هم  در مرحله ی پیشگیری و هم در مرحله ی جلوگیری از گسترش فساد ارائه کرده بودم.

ادامه مطلب

مطلبی نوشته ام که در پنجاه و ششمین شماره ی ماهنامه ی «بازاریاب بازارساز»، بهمن ماه 1397 منتشر کرده اند.

از دوستان عزیزم سپاسگزارم و مجددا خدمت شما خوانندگان عزیز و ارجمند یادآوری می کنم که جهت دریافت فایل هر دو مجله ی زیر مجموعه TMBA (دو ماهنامه ی «توسعه ی مهندسی بازار» و ماهنامه ی «بازاریاب بازارساز») کافی است وارد کانال تلگرامی گروه TMBA بشوید و از آنجا با کمک ربات تلگرامی، مجلات را به رایگان دانلود  و مطالعه کنید.

ادامه مطلب

سومین مقاله ی من در وبسایت ارزشمند «مدیران نواندیش»  در 17 دی ماه منتشر شد.

مقاله ای با عنوان «چند نکته برای ارتقاء فروشندگان تلفنی»

 

می توانید مطلب من را در کنار ده ها مطلب مفید و آموزنده ی دیگر،  در این نشانی بخوانید.

همچنان توصیه ی من این است که به سایت شان و صفحه ی اینستاگرام شان سر بزنید و عضو شوید و از مطالب مفیدشان بهره مند شوید.

ادامه مطلب

تعداد کارکنان شرکت زیاد نبود.

ما چهار پنج نفر بودیم که روزها با مدیر عامل سوار اتومبیل شخصی اش می شدیم، می رفتیم  در خیابان ها و کوچه های اطراف شرکت در میدان آرژانتین بروشور پخش می کردیم تا مردم با شرکت آشنا شوند.

ادامه مطلب


ساعت از دو بامداد گذشته بود.
خیابان خیلی خلوت بود.


مرد میانسال پشت فرمان بود که دید سطل زباله ی شهرداری وسط خیابان رها شده و راه را بسته است. از طرف دیگر خیابان که عبور ممنوع بود، ماشین دیگری هم رسید.
 

مرد میانسال با احتیاط پیاده شد و سطل را به کناری زد تا راه باز شود.
 

وقتی سوار شد، ماشین روبرویی جلو آمده بود. با اینکه عبور ممنوع آمده بود، کنار نرفت، وسط خیابان طلبکارانه منتظر ایستاد تا مرد میانسال کنار برود.
 

کنار رفت و ماشین روبرویی رد شد.
 

ماشین روبرویی که راننده ای جوان داشت و دختر جوانی هم کنارش بود، موقع رد شدن پر افاده اش، لبخند تمسخری زد و با دستش علامت زشتی نثار مرد میانسال کرد و با غرور رد شد.

رفتارش برای مرد میانسال آزاردهنده بود ولی غیر منتظره نبود.

او سالها بود که خوبی می کرد و بدی می دید.

 

فرقی نداشت علت چنین رفتاری چه باشد؛ مدل بالاتر ماشین، نامزدِ کنارِ دست یا سرمستی از یک مهمانی دلچسب شبانه.


بعضی ها خودشان را مجاز به هر رفتاری با دیگران می دانند و این برای استاد میانسال و صاحب نام دانشگاه، ناآشنا نبود.

با خودش فکر کرد: از کوزه همان برون تراود که در اوست.


چهارمین مقاله ی من در وبسایت ارزشمند «مدیران نواندیش»  در 29 فروردین ماه 1398 منتشر شد.

مقاله ای با عنوان «به عنوان فروشنده چطور باید با مشتری ها برخورد کنیم؟»

 

می توانید مطلب من را در کنار ده ها مطلب مفید و آموزنده ی دیگر،  در این نشانی بخوانید.

همچنان توصیه ی من این است که به سایت شان و صفحه ی اینستاگرام شان سر بزنید و عضو شوید و از مطالب مفیدشان بهره مند شوید.

 

ادامه مطلب

این یک درد دل و دلنوشته مبتنی بر یافته ها و تجربیات شخصی است و دلیل ندارد قابل تعمیم باشد؛ هست یا نه به خواننده ی عزیز محول می کنم.

 

یک روز از روز معلم گذشته و من این روز را به سبک تکراری و مالوف سالهای گذشته ام، تنها به تعداد کمی از معلمان تبریک گفته ام.

به بعضی هم فراموش کرده ام تبریک بگویم.

ادامه مطلب

به این 4 نوع رفتار مدرسان دقت کنید:

1- مدرس با شور و حرارت حرف می زند و اثرگذار است.

2- مدرس آرام و شمرده حرف می زند و اثرگذار است.

3- مدرس با شور و حرارت حرف می زند و اثرگذار نیست.

2- مدرس آرام و شمرده حرف می زند و اثرگذار نیست.

ادامه مطلب

میز غذاخوری را گذاشته بودند گوشه ی سالن، صندلی های آن را هم در کنار مبل های تشریفاتی و مبل های راحتی، یکی یکی در کنار هم دیگر  دورتا دور سالن پذیرایی چیده بودند. درست شبیه اتاق انتظار درمانگاه ها یا سالن انتظار دفاتر کاریابی که افراد یا روی آنها مشغول فرم پر کردن هستند یا کلافه و عصبی فرمهای تکمیل شده شان را در دست گرفته اند تا صدایشان بزنند و وارد اتاق مصاحبه بشوند.

ادامه مطلب

به این 4 نوع رفتار مدرسان دقت کنید:

1- مدرس با شور و حرارت حرف می زند و اثرگذار است.

2- مدرس آرام و شمرده حرف می زند و اثرگذار است.

3- مدرس با شور و حرارت حرف می زند و اثرگذار نیست.

4- مدرس آرام و شمرده حرف می زند و اثرگذار نیست.

ادامه مطلب

این یک درد دل و دلنوشته مبتنی بر یافته ها و تجربیات شخصی است و دلیل ندارد قابل تعمیم باشد؛ هست یا نه به خواننده ی عزیز محول می کنم.

 

یک روز از روز معلم گذشته و من این روز را به سبک تکراری و مالوف سالهای گذشته ام، تنها به تعداد کمی از معلمان تبریک گفته ام.

به بعضی هم فراموش کرده ام تبریک بگویم.

ادامه مطلب

هم دانشکده ای بودیم در مقطع کارشناسی.

 

چهارتا دوست که همگی قبل از قبولی در دانشگاه دو به دو با هم دوست بودیم و تقریبا بچه محل و بعد قبولی در یک دانشکده زمینه ساز دوستی های بیشتر و طولانی تر بین مان شد و بعد هم که همگی در سازمانهایی مشغول به کار شده بودیم، این نزدیکی و ارتباط بیشتر شده بود. دو نفرمان حسابداری خوانده بودیم و دو نفر دیگر مدیریت.

 

ادامه مطلب

تعداد مقالات من در وبسایت ارزشمند «مدیران نواندیش»  با مقاله ای که در  شهریور ماه 1398 منتشر شد، به پنج مقاله رسید.

مقاله ای با عنوان «جابجایی جایگاه فروشنده و مشتری»

 

می توانید مطلب من را در کنار ده ها مطلب مفید و آموزنده ی دیگر،  در این نشانی بخوانید.

همچنان توصیه ی من این است که به سایت شان و صفحه ی اینستاگرام شان سر بزنید و عضو شوید و از مطالب مفیدشان بهره مند شوید.

 

ادامه مطلب

در سیستم دولتی، یک سمتی وجود دارد به نام: «مشاور مدیر عامل در امور فلان».

وقتی کسی که به شکل های مرسوم در سیستم دولتی صاحب عنوان و پستی شده، سابقه ی کاری اش بالا برود یا به توفیق بازنشستگی نائل شود و جایی نداشته باشد که برود، به عنوان «مشاور» به فعالیتش ادامه می دهد.

 

ادامه مطلب

در ادامه ی بحث «مشتریان ناراضی» ، می خواهم از یک آمار دیگر هم برای تان رو نمایی کنم:

 

به درصد های درج شده در این آمار که برگرفته از منابع رسمی است توجه کنید تا ببینید چه میزان باید نگران نتایج حاصل از سنجش رضایت مشتری باشیم.

ادامه مطلب

سلام.

 

خیلی وقت است که مطالبی از ذهنم عبور می کند، بعضی را خام خام و بعضی را نیم پز می آورم که اینجا درباره شان صحبت کنم، ولی هر بار مجموعه ای از کارهای خرد ِ زمانبر می آیند خودشان را می اندازند وسط دایره و فرصت نوشتن را از من می گیرند.

 

اما، الان بالاخره نشستم که بنویسم.

ادامه مطلب

برای آدمهایی که س و ماندگاری طولانی مدت در یک جایگاه و اشتغال بلندمدت در یک شغل را دوست ندارند، یا بعضی دیگر که چنین شرایطی را حتی تحمل هم نمی توانند بکنند، زیاد پیش می آید که در طول مسیر از خودشان بپرسند تا کی قرار است به این وضعیت ادامه بدهم.

 

حالا اگر چنین فردی در سازمانی، خانواده ای، گروهی یا به طور کلان تر در جامعه ای زندگی کند که وجه غالب کارها روتین هستند، تحمل شرایط خیلی دشوارتر و گاه غیر قابل تحمل خواهد بود.

ادامه مطلب

چند سال پیش همکاری داشتم که از شرایط کاری اش ناراضی بود.

 

وقتی بعد از مدتها تلاش و پیگیری، توانست رضایت مدیران را جلب کند و با انتقالش به بخش دیگری از سازمان موافقت شد، انتظار داشتیم آنچه را در اختیار دارد به دیگران منتقل کند تا  بعد از رفتنش کارهای آن واحد سازمان معطل نماند.

 

ادامه مطلب

پیش تر - در نیمه های سال جاری - مطلبی نوشتم با نام «نیمه ی سال نیمه کاره ها» در خصوص تفاوت خروجی های دو سالی که برای یکی شان برنامه ریزی داشتم و برای دیگری نه.

 

خواستم یادآوری کنم که زمان مناسب برای برنامه ریزی سال بعد، همین مواقع سال است.

 

حول و حوش همین روزها است که اتفاقا می بینم تعدادی از دوستان من هم مشغول برنامه ریزی سال بعد هستند.

 

اگر قبل از این چنین تجربه ای نداشته اید، شاید به عنوان یک مدل از این کار بد نباشد به همان پست که لینکش را هم بالا گذاشته ام مراجعه کنید.

موفق باشید.


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بازی های رایانه ای املاک آینه ورزان گوست گیمز فرش آريامهر (っ◔◡◔)っ ♥ draw a picture ♥ شبنم خدمت به دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری Learning Disability گردنه فروشگاه محصولات بادی اینتکس دانلود کارتون